باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...
باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...

یک سیاه

یک سیاه در حالی که حافظه اش را از دست داده درخیابانی آسفالته و شلوغ دایره زندگی می زند و در حالی که آواز می خواند سعی می کند تا راهش را پیدا کند. او به سه کودک می رسد که دورش حلقه زده اند و او را مسخره می کنند. کودکان از آن سیاه می پرسند که او کیست و او چرا صورتش سیاه شده..؟ ولی سیاه هر چه فکر می کند به جوابی نمی رسد و چیزی یادش نمی آید. پس آن سه کودک شروع به پرت کردن سنگ به سمت سیاه می کنند و درحالی که او را مسخره می کنند از آنجا دور می شوند.

سیاه زمانی که از آنها دور می شود به پیرمردی می رسد که به سمت خورشید در حال حرکت است و به غرب سفر می کند. «جایی که خورشید غروب می کند.»

سیاه در ابتدا از پیرمرد می ترسد و تصور می کند او هم می خواهد به سمتش سنگ پرت کند. ولی در کمال تعجب می بیند پیرمرد با او کاملا مهربان است، پس سیاه به سمت پیرمرد بر
می گردد و به او می گوید که همه ی بدبختی هایش از چهره ی سیاهش است. و اصلا به همین دلیل است که حافظه اش را از دست داده. پیرمرد با مهربانی به سیاه می خندد و به او می گوید که صورت سیاه چندان مهم نیست. مهم قلب سپید است، او باید در مسیری قدم بردارد، جاده را ترک کند و در بیابان به سمت شرق برود. در آنجا شهری است که نور را خیلی با ارزش
می دانند و از آن حفاظت می کنند. پس در آنجا او می تواند خودش را با نور بشورد و این گونه تقدیر به یادش خواهد آورد که او واقعا کیست...

پس پیرمرد به سیاه پیشنهاد می کند که ازخیابان خارج شود و در صحرا به سمت شرق
حرکت کند. تا در آن شهر به نور برسد... در پایان به سیاه می گوید که او را خواهد دید...

سیاه می پرسد چگونه هم دیگر را می بینند..؟ در صورتی که او به شرق می رود و پیرمرد به غرب..؟ پیرمرد در حالی که از آنجا دور می شود با خنده می گوید که نگران نباشد... اگر تقدیر بخواهد آنها باز هم همدیگر را خواهند دید.

پس سیاه راهش را تغییر می دهد در بیابان به سمت آن شهر می رود. تا باز حافظه اش را دست یابد.

...............................
 
«به ادامه مطلب بروید.»

ادامه مطلب ...