جوان می کند

جوان می کند
...................


فکر کردن به تو جوان می کند مرا
جوان می کند
فکر کردن به تو
مرا.

خیال می کند
خیال می کند
فکر تو مرا
مرا که می برم
مرا که می درم
ببر..! ببر..!
فکر تو مرا.

فکر کردن به تو جوان می کند
فکر تو مرا.
مرا که می برم
مرا که می زنم
بزن..! بزن..!
جسم تو مرا..!

صدای های های هوی هوی تو
ناتوان می کند
ناتوان می کند
صدای تو مرا..!

آتشی که بر پولاد دمیده است
سرخ می کند
سرخ می کند
روح تو مرا..!
هوا که می کشم
هوا که می کشم
آتشت مرا..!
به تش..!  به تش..!
آتشت مرا..!

سرخی که بر پولاد نشسته است
داغ می کند
داغ می کند
قلب تو مرا..!

مرا که می برم
مرا که می درم
بدر..!  بدر..!
قلب تو مرا..!

روحی که بر تنت دمیده است
جوان می کند
جوان می کند
روح تو مرا..!
روحی که بر تنت دمیده است
دمیده است روحی که بر تنت
تنت...
تنت...
تنت...
جوان می کند
جوان می کند
تنت..! تنت..!
مرا...
مرا که جوان می کند
فکر و روح تو مرا...
مرا...
مرا...
مرا...
جوان می کند..!   جوان می کند..!
وجود تو
مرا...

.....................................
.....................................
تقدیم به اولین دیوانه ای که ساعت را ساخت
پاییز هشتاد و نه، آخر آبان ماه
........................................................
به تش یعنی: به آتش، آتش بزن. «تش در زبان پهلوی یعنی آتش.»ا