پژوهشها و یادداشتهای من در زمینههای فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسانشناسی و اسطوره...
اندیشهی من
گیلگمش بر انکیدو گریهی تلخ میکند: من نیز مانند انکیدو نخواهم مرد؟ درد قلب مرا شوریده. من از مرگ ترسیدهام، حال از روی دشتها میشتابم. راهی میگیرم که نزد اوتناپیشتیم میبرد، او که زندگی جاوید را یافته؛ و میشتابم، تا به او برسم. شبانه به تنگ کوه رسیدم. شیران را دیدم و ترسیدم. سر خود را بلند کردم و فریادرسی خواستم، و دعای من به درگاه سین، "خدای ماه" و به درگاه نیناوروم، "خاتون برج زندگی" آن که در میان خدایان تابنده است، میرود: زندگی مرا بیگزند نگهدارید.!
ادامه...
تاریخ باستانی جهان.
در این سایت میتونید هرچی در مورد تاریخ باستان بخواید رو پیدا کنید.
درسگفتارهای عدالت از مایکل سندل در دانشگاه هاروارد.
فیلمهای کلاس هاروارد مایکل سندل، بیشتر یهجور طرح سواله؛ و سعی میکنه در مورد پرسشهای اساسی فلسفهی عدالت، ذهن ما را درگیرِ کنه. از مثالهای ساده شروع میشه و بعد نشون میده در مقیاس بزرگتر سیاسی اجتماعی هم همون منطق و نحوهی تصمیمگیری حکمفرماست.
ویراستاران
ویراستاران از اون سایتهای خیلی خوبه که زبان فارسی و ویراستاری این زبان رو خیلی لذتبخش آموزش میده. این سایت بهترین جا برای یادگیری درست نویسیه.
ویراستلایو
در ویراستلایو میتونید نوشتههاتون رو به وسیلهی این وبسایت ویرایش و ویراستاری کنید. خیلی ساده و آسون.!
بخوان بهنام زن، بهنام آزادی بهنام اندیشهی آبادی
بخوان بهنام میهنم که از مادر آمدم و از او میروم
بخوان بهنام جاودانهی وطن بهنام جنگآور تنبهتن
بخوان بهنام خون کشندهی سپاه جنون تپنده در رگهای آزادی است خون ما بر لشگر اهرمن پایانی است
بخوان بهنام زندگی یگانه گوهرش آزادگی
بخوان بهنام آهنگر باستان ستایشگرِ آتشِ راستان که لشگر همآورد بر گِرد شاه درفشش چادُرِ شب کشید چون پگاه
بخوان بخوان بخوان بخوان بهنام گُردان گردنکشان بهنام جنگاوران بینشان هزاران هزار مردم رزمجو جوانان جانداده بیگفتُگو
بخوان بهنام وطن پر از درد باد آن انجمن
پر از خشم و پر کینه فریاد زن! وطن را ببین، چو درندهای داد زن! بپرس آن همسنگرم کجاست؟ گرانمایه خاکِ سرزمینم کجاست؟
تو ای رنجبر، مهترِ دلیر تو ای دادِ دربند، سردارِ شیر.!
بدرید آن درندهی بیهنر دَدِ بیدادگر، اژدهای سهسر گرانمایهی گوهران، ایرانزمین هرانکس که نیکو بود، از راه کین که خوش گفت او فردوسی بزرگ درخت خِرَد کوهسارِ ستُرگ که دیوزاد اهرمن تباه هماو درندهی سیاه «ندانست جز کژی آموختن جز از کشتن و غارت و سوختن» که گر آزاد خواهی شدن از این شومِ ننگ، بامداد خواهی شدن بپاخیز و با خشم آتش بگیر ستمگر که دیدی، جانش بگیر! بپاخیز و با من زِ میهن بخوان سرودی بهیاد همیهن بخوان
با من بخوان بخوان بخوان بخوان بخوان بهنام جاودانهی وطن بهنام جنگآور تنبهتن بخوان بهنام شاهنشهِ شهریار بهنام جهاندارِ ایرانتبار بخوان بهنام کهن پرچمِ این دیار درخشنده شید و تنومند شیرِ استوار بخوان بهنام ایرانزمین که آزاد باد او از این جور و کین..!
نامه های
باستانی سغدی 1، 2،
3، 4 و 5 ترجمه شده
توسط «پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز»، دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی، دانشگاه لندن ترجمه از انگلیسی به پارسی و مقدمه: باربد. ی سرچشمهی نامهها: آرشیو دانشگاه واشنگتن | سیاتل، WA **************** تاکنون به فراگیر زیاد شنیدهایم که آنچه از تاریخ میدانیم
روایت قدرتمندان، پیروزشدگان، اربابان و خدایگان سرزمینهای گوناگون است و صدای مردم
در میان آنها گم، خاموش و فراموششده است. بهاندازهی بسیار زیادی این گزاره درست
است ولی امروز به کمک دانش باستانشناسی، صدا و روایت مردمان نیز از زیر خاک بیرون
آمده و ما میتوانیم روایت آنها را هم از تاریخ، سیاست، رویدادها و آنچه بر این سرزمینها
گذشته بدانیم. یکی از نمونههای آن پنج نامه از مردمان سغدی، به زبان سغدی است که در
کاوشهای باستانشناسی پیداشده و گزارش مردم فرودست از تاریخ خود (سالهای بعد از فروپاشی
شاهنشاهی ساسانی) را به ما میرساند. سغدیان
مردمی ایرانیتبار بودند، که در بازرگانی جاده ابریشم بین قرنهای چهارم تا نهم میلادی
اهمیت فراوان داشتند. بازرگانان سغدی از خانه خود در منطقهای نزدیک به سمرقند امروزی
در آسیای مرکزی (جغرافیای اصلی آنها در جنوب ازبکستان و غرب تاجیکستان است)، به سراسر
اوراسیا سفر کردند. تاریخنگاران
و رویدادنویسان چینی به زیرکی آنها در تجارت اشارهکردهاند. اعضای مستعمرههای سغدی
که در چین تأسیسشده بود بهعنوان مدیر، عمل میکردند. در همین حال زبان سغدی بهعنوان
یکی از زبانهای ایرانی، بهطور گسترده برای ارتباط در مسیرهای تجاری استفاده میشد
و سغدیها ازجمله مترجمان متون مقدس بودایی در چین بودند. (گفته میشود نخستین بار
این سغدیان بودند که بهطور رسمی متون بودایی را در چین ترجمه و معرفی کردند.) ازنظر جغرافیایی
وجود سغدیان در شمال پاکستان کنونی نیز موردپذیرش قرارگرفته است، چراکه فرهنگ این مردمان
در این منطقه نیز آثاری از خود بهجا گذاشته است. این را میتوان از کتیبههای حکشده
بر روی صخرههای درههای کوهستانی دورافتادهای که راههای تجاری از آنها میگذشت،
فهمید. باستان
شناسان در ایالتهای گوناگون سرزمین سغد در آسیای مرکزی، معماری و نقاشی چشمگیر و بهشدت
زیبایی کشف کردهاند؛ آثار هنری که به مستندسازی فرهنگ ایرانی این مردمان کمک کرده
است و اگرچه این مردم هرگز خود امپراتوری بزرگی ایجاد نکردند، ولی در پیوند و گسترش
فرهنگ ایرانی به دیگر امپراتوریها سخت کوشا بودهاند. از مهمترین
اسناد تاریخیِ سغدی پنج نامهی تقریباً کامل است که در سال ۱۹۰۷توسط باستانشناس مشهور انگلیسی «اورل استاین» در
یک برج دیدهبانی چینی کشفشده است؛ اورل استاین که گویا کاراکتر «ایندیانا جونز» را
بر اساس شخصیت او ساختهاند، اگرچه بر اساس تعریفهای امروزی، او بیشتر یک جوینده یا
غارتگر گنج بهحساب میآید تا «باستانشناس»، ولی در کشف آثار بسیاری از تمدن سغدی
نقش داشته است. این برج دیدهبانی چینی، درست در غرب دروازه جید، در یک پاسگاه مستحکم
که از تازشهای غربی به مرکز اداری و فرهنگی دانهوانگ (در انتهای غربی استان گانسو
امروزی) محافظت میکند، وجود داشته است. نشانی دقیقِ اکتشاف «استاین» در ۹۰کیلومتری غرب دانهوانگ و ۵۵۰کیلومتری شرق لولان، پاسگاه مهم دیگری در شاخه جنوبی
مسیر جادهی ابریشم، که از صحرای تاکلاماکان ادامه مطلب ...