باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...
باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...

روح‌های سازنده‌ی نظام انسان در کیهان‌شناسی ایران باستان

مقدمه 

ابتدا قرار بود مقاله‌ای با موضوع "روح‌های جاودان در اسطوره‌شناسی ایران باستان" بنویسم؛ ولی وقتی مطالعات و پژوهش‌هام رو در این زمینه شروع کردم این موضوع رو با کاستی‌های زیادی همراه دیدم و در نتیجه تصمیم گرفتم از خیلی قبل‌تر یعنی شناخت روح در جهان‌بینی معاصر شرکت کنم و ریشه‌های اون رو به صورت اجمالی مورد بررسی قرار بدم. چرا که برای درک موضوعِ "ارواح جاودان" ابتدا باید جهان‌بینی کهن ایرانی رو درک می‌کردیم و بعد به اون‌ها می‌رسیدیم. پس به طور کلی به بررسی «جایگاهِ روح‌های سازنده‌ی نظام انسان در ایران باستان» پرداختم و از ابتدای ماجرا شروع کردم و در نهایت به توضیح کارکرد اسطوره‌شناختی ارواح یا روح‌های جاودان رسیدم. در این مقاله جهان‌بینی روح در دنیای معاصر رو توضیح دادم و بعد به توضیح مقدماتی کیهان‌شناسی جهان روحانی در ایران باستان پرداختم. بعد انواع روح‌ها رو با ریشه‌یابی درزمانی، از نظر زبان‌شناسی مورد بررسی قرار دادم و انواع، جهان و کارکرد فلسفی خاص اون‌ها رو بیان کردم.

این مقاله از اون مقاله‌هاییه که به پرسش‌های زیادی در مورد کاربرد بسیاری از واژگان که امروز استفاده می‌شه پاسخ می‌ده، و چرایی هویت امروز ما رو برامون روشن می‌کنه. چرا که می‌فهمیم جهان‌بینی ایرانی‌ها در ابتدا چی بوده و چگونه به این چیزی که امروز هست رسیده.! 


**********************************


روح‌های سازنده‌ی نظام انسان در کیهان‌شناسی ایران باستان.

نویسنده: باربد یحیوی‌زاده

 

قبل از آن‌که در اینجا به اصل موضوع بپردازیم، لازم است به اصل جایگاه روح «یا بهتر بگوییم واژه‌ی روح» در کیهان‌شناسی و جهان‌بینی ایران‌باستان بپردازیم. به طور کلی آنچه که امروز در چارچوب واژه‌ی روح می‌شناسیم، بر اساس جهان‌بینی اسلام و ادیان سامی به وجود آمده است. چرا که آن تصوری که از روح وجود دارد به واسطه‌ی آموزه‌های اسلام (که آن هم تحت تاثیر اساطیر و ادیان سامی است) به وجود آمده و به طور کلی با جهان‌بینی ایران کهن فرق دارد.

در اسلام واژه‌ی "روح" از ریشه‌ی "ریح" به وجود آمده، و خود این واژه (ریح) به معنی باد است. در همین راستا ابن کثیر آیه ۸۵ سوره‌ی اسراء را چنین تفسیر کرده: «ذَات لَطِیفَة کَالْهَوَاءِ سَارِیَة فِی الْجَسَد کَسَرَیَانِ الْمَاء فِی عُرُوق الشَّجَر» که ترجمه‌ی آن می‌شود: «همچون هوا لطیف است و در تن جریان دارد، همچون آب که در ریشه و رگ‌های درخت جاری است».

از طرفی فراموش نکنیم که در آیین‌های قبل از اسلام و حتی فرهنگ عوام مردمان سامیِ بعد از اسلام، انواع روح‌های سرگردانی که گاه و بی‌گاه جسم مردمان را تسخیر می‌کنند را "باد" نامیده  و تا همین امروز هم   آیین‌های مختلفی برای آزادسازی این بادهای پلید وجود دارند. برای مثال اگر به کتاب "اهل هوا" نوشته‌ی غلام‌حسین ساعدی سر بزنیم، گفته شده که در مناطق ساحل نشین جنوب ایران انواع بادها «یا ارواحی» وجود دارند که به مغز انسان نفوذ کرده و آدمی را بیمار و تسخیر می‌کنند؛  برای رهایی از این بادها «یا ارواح» باید آیین خاصی به نام "زار"  را اجرا کرد؛ که البته آن هم شرح خاص خودش را دارد.  هدفم از بیان این مثال این است که بگویم هر منطقه و فرهنگ مردمی‌اش جهان‌بینی و کیهان‌شناسی خاص خودش را دارد و ما برای درک جهان‌بینی و کیهان‌شناسی "ایران باستان" باید به شیوه‌ی خاص خودش عمل کنیم. اصولاً درک جهان‌بینی ارواح برای ما «ایرانیان معاصر» یا از راه اسلام و آموزه‌های آن، و یا از راه مسیحیت به واسطه‌ی رسانه‌های غربی و مخصوصاً سینما آمده است. آن تصویر سفید، رنگ پریده، سبک و شناور در هوا که معمولاً هم بر اساس صورت و جسم مادی انسان تصویر می‌شود، دقیقا بر اساس جهان‌بینی سامی ترسیم شده است. روح گویی جسمی است که با عنصر باد ترکیب شده و تغییر شکل داده. اصلاً واژه‌ی "شبح" دقیقاً به همین تصویر دلالت دارد؛ روح انسان بعد از مرگ که همچون جسم آدمی در زمان حیات است. در زبان عبری و آیین-اسطوره‌شناسی قوم یهود از دو واژه‌ی "روح" و "نفیش" استفاده شده؛ واژه‌ی "نفیش" هم‌ریشه و هم‌معنی واژه‌ی "نَفَس" است و در بسیاری از جاها معنی "دم و بازدم" را می‌دهد. به همین خاطر هم در مذهب‌شناسی یهود، روح همچون باد و نسیم از راه دهان، ریه‌ها، و تنفس وارد بدن می‌شود. از طرف دیگر در جهان‌بینی «پسا اسلامی ایران» تنها یک روح، برای جسم هر فرد وجود دارد و درست برعکس جسم که نابود شدنی است، روح جاودان است و نابود نمی‌شود. بر اساس آموزه‌های ملاصدرا در کتاب «الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة العقلیة» او باور دارد که روح در پیدایش مادی و در ماندگاری فرامادی است: «در آغاز تن پدیدار می‌شود و سپس روح در آن جای می‌گیرد، اما به هنگام مرگ روح از تن بیرون رفته و در قالب مثالی به جای می‌ماند (جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا).  

ادامه مطلب ...