دریچهای به گذشته: کاوشی شناختی در پارسی میانه باستان (پهلوی) و ادبیات آن
زبان باستانی پارسی میانه (پهلوی) و ادبیات آن، از دریچهی زبانشناسی شناختی بررسی میشود.
1. دیباچه: درآمدی بر طرح کلی
آ. مروری کوتاه بر پارسی میانه (پهلوی) و اهمیت تاریخی آن
پارسی میانه که با نام «پارسیگ» در زمان خود و «پهلوی» در زمان بعد از اسلام شناخته میشود، یک زبان ایرانی میانه ی غربی است که زبان ادبی و رسمی شاهنشاهی ایران ساسانی بود و از سال «۲۲۴» تا «۶۵۱» میلادی به عنوان یکی از قدرتمندترین و تأثیرگذارترین زبان های تمدنهای جهان باستان کارکرد داشته است.
پارسی میانه فرزند مستقیم پارسی باستان، زبان امپراتوری هخامنشی (559-330 پ.م.) و نیای مستقیم پارسی نو، زبان رسمی ایران، خراسان بزرگ و تاجیکستان است. همچنین این زبان به خط های مختلفی که برگرفته از خطوط کهن آرامی است، نوشته می شود، مانند خط پهلوی، دیندبیره، مانوی، زبور و حتی گاهی اوستایی. ادبیات پارسی میانه نیز بسیار غنی، متنوع و ژرف است و شامل متون زرتشتی (دینی و غیردینی) و مانوی، وقایع نگاری های تاریخی، اشعار حماسی و رساله های علمی است.
پارسی میانه منبع ارزشمندی از داده ها درباره ی فرهنگ، تاریخ و مذهب دوره ساسانی و حتی پیش از آن میباشد و همچنین ادامه ی رشد و تکامل زبان های ایرانی و هند و ایرانی است.
ب. مقدمهای بر زبانشناسی شناختی و کاربرد آن در مطالعه زبان
زبان شناسی شناختی شاخه ای میان رشته ای از زبان شناسی است که به بررسی رابطه زبان و ذهن می پردازد. زبان شناسان شناختی فرض می کنند که زبان یک پدیده شناختی است که نحوه درک و مفهوم سازی ما از جهان را منعکس و شکل می دهد.
زبانشناسی شناختی رویکردی مبتنی بر کاربرد را برای زبان اتخاذ میکند، به این معنی که ساختارها و معانی زبانی با انگیزه نیازهای ارتباطی و شناختی کاربران زبان ایجاد میشوند. زبانشناسی شناختی از ابزارهای نظری و روششناختی گوناگونی، مانند دستور زبان شناختی، استعاره مفهومی، آمیختگی مفهومی، فضاهای ذهنی، معناشناسی قاب و دستورزبان ساختاری، برای تحلیل و تبیین پدیدههای زبانی بر حسب اصول و فرآیندهای کلی شناختی استفاده میکند.
البته این نکته را همیشه باید در یاد داشت، که این زبان یک چارچوب واحد نیست، بلکه مجموعهای از رویکردهای مرتبط و همپوشانی است که برخی مفروضات و اهداف مشترک دارند.
ج. بیانیه: بررسی پارسی میانه از دریچه زبانشناسی شناختی، برای فهم ذهن و سازوکارهای شناختی ایرانیان آن زمان
هدف اصلی این پژوهش، بررسی زبان پارسی میانه و ادبیات آن، از دریچه ی زبان شناسی شناختی است، تا نسبت به ذهن و سازوکارهای شناختی مردمان آن زمان، فهمی ژرفتر داشته باشیم.
امیدواریم با به کارگیری نظریه ها و روش های زبانشناسی شناختی در تحلیل متون و ادبیات پارسی میانه، مدل های شناختی و زیربنای فرهنگی زبان، ادبیات و کاربرد آن را ادامه مطلب ...
..
مِی (شراب) در متنهای پارسیگ میانه (پهلوی)
در اینجا آنچه در متنهای باستانی ایران، پارسیگ میانه (پهلوی)، در مورد مِی (شراب)، مِی خوارگی (شراب خواری) و آیینها و باورهای آن نوشتهشده، را گردآوری کردهام. با خوانش این نوشتهها میتوان فرهنگ و چگونگی کارکرد اندیشهی نیاکان ایرانیمان را بهتر بشناسیم. برای این جستجو و گرداوری از پایگاه دادگان پارسیگ (Pārsīg Database)، پایگاه دادههای زبان پارسی میانه استفادهشده.
در ادامهی این جستجو و گرداوری، اگر شما هم متنی را میشناسید که در آن از شراب، می و مِی خوارگی گفتهشده است آن را به ما نشان دهید و با ما به اشتراک بگذارید.
متون فارسی میانه زردشتی
متن نخست: اندرز آذرباد مهرسپندان
گفتار 1
dōst kahwan dōst ī nōg gīr, čē dōst kahwan ōwōn homānāg čiyōn may kahwan ka har čand kahwantar pad xwarišn ī šahryārān wēš weh ud sazāgtar šāyēd. (Jamasp-Asana, 1913, pp.66-67)
دوست کهن را دوست نو گیر، زیرا دوست کهن همانند میِ (شراب) کهنه است که هرچقدر کهنهتر [باشد] برای خوردنِ شهریاران بیشتر بهتر و سزاوارتر شاید (= میتواند باشد). (گشتاسب و حاجیپور، 1398)
گفتار 2
may paymān xwar čē kē may apaymān xwarēd was ēwēnag wināh az-iš rawēd. (Jamasp-Asana, 1913, p.68)
می، پیمان (= اندازه) خور، چه کسی که می بیپیمان (= بیاندازه)