باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...
باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...

جایگاه فلسفه شناختی در اندیشه‌ی فردریش ویلهلم نیچه

جایگاه فلسفه شناختی در اندیشه‌ی فردریش ویلهلم نیچه

 

دیباچه

فلسفه فردریش نیچه عمیقاً با فلسفه شناختی درهم آمیخته است، به‌ویژه از دریچه‌ی مفهومی که او به دیدگاه‌گرایی دارد. دیدگاه‌گرایی نیچه نشان می‌دهد که همه دانش‌ها منوط به دیدگاه‌های افراد است که توسط تجربیات، انگیزه‌ها و زمینه‌های فرهنگی منحصربه‌فرد آنها شکل می‌گیرد. این دیدگاه مفهوم حقیقت عینی را به چالش می‌کشد و در عوض پیشنهاد می‌کند که حقایق همیشه جزئی و مشروط به عوامل مختلف هستند.

درگیری نیچه با فلسفه شناختی به نقد او از متافیزیک سنتی و تأکید او بر ماهیت مجسم شناخت نیز گسترش می‌یابد. او دوگانه‌گرایی را به‌نفع دیدگاه مونیستی رد می‌کند؛ جایی که ذهن و بدن، به‌عنوان یکی دیده می‌شوند و آگاهی به‌عنوان برخاسته از فرآیندهای فیزیولوژیکی درک می‌شود. ایده‌های او مقدمه بحث‌های معاصر در علوم شناختی، به‌ویژه آن‌هایی که در مورد شناخت تجسم‌یافته و ماهیت پویای فعالیت عصبی هستند.

علاوه‌براین، اندیشه‌ی نیچه در مورد شناخت، به پروژه فلسفی بزرگتر او برای غلبه بر نیهیلیسم مرتبط است. او باور داشت که ارزش‌گذاری مجدد دانش انسان، برای پرداختن به گرایش‌های نیهیلیستی اروپای پس از مسیحیت ضروری است. بدبینی او نسبت به اراده بی‌قید و شرط به حقیقت، او را به کشف مدل‌های جایگزین شناختی سوق داد که هدفشان حقیقت به معنای سنتی نیست.

به‌طورخلاصه، فلسفه شناختی جایگاه قابل‌توجهی در اندیشه نیچه دارد، زیرا زیربنای نقد او از معرفت‌شناسی سنتی، درک او از ماهیت انسان، و پروژه فلسفی او برای ارزیابی مجدد و غلبه بر نیهیلیسم است. کمک‌های نیچه به فلسفه شناختی  ادامه مطلب ...

ابزار شکارِ استخوانی خاردارِ پیشاتاریخی

 

دیباچه

ابزار شکارِ استخوانی خاردارِ پیشاتاریخی، جنگ‌افزارهایی هستند که توسط شکارچیان پیشاتاریخی در اروپا و جاهای دیگر استفاده می‌شد. آن‌ها از استخوان یا شاخ حیوانات ساخته‌ می‌شدند و دارای برجستگی‌های تیز در امتداد لبه‌ها هستند که به آن‌ها کمک می‌کند تا به طعمه نفوذ کنند و آن‌ها را نگه دارند. آن‌ها برای ساختن تیر، نیزه یا زوبین به دسته‌های چوبی پیوند می‌شدند. برخی از کهن‌ترین و جالب‌ترین نمونه‌های این ابزارها در سواحل هلند یافت شدند، جایی که از سرزمین غرق‌شده داگرلند آن‌ها را بیرون آوردند. داگرلند سرزمینی بود که بریتانیا و سرزمین اصلی اروپا را در عصر یخبندان به هم پیوند می‌داد. دانشمندان برخی از این ابزارها را با استفاده از روشی مبتنی بر پروتئین تجزیه‌وتحلیل کردند و متوجه شدند که برخی از آن‌ها از استخوان انسان ساخته‌شده بودند، در حالی که بیشتر آن‌ها از استخوان گوزن قرمز ساخته‌شده بودند؛ و این نشان می‌دهد که شکارچیان باستانی برای انتخاب این مواد بیشتر دلیل فرهنگی یا نمادین داشته‌اند تا دلیلی عملی یا حتی اقتصادی.

 

ابزارهای شکارِ استخوانیِ خاردارِ پیشاتاریخ: دریچه‌ای به فرهنگ و نمادهای پیشاباستانی

ابزارهای شکارِ استخوانی خاردار پیش‌ازتاریخ جنگ‌افزارهایی هستند که شکارچیان پیشاتاریخی در اروپا و جاهای دیگر استفاده می‌کردند. آن‌ها از استخوان یا شاخ حیوانات ساخته می‌شدند و دارای برجستگی‌های تیز در امتداد لبه‌ها هستند که به آنها کمک می‌کند تا به طعمه نفوذ کنند و آن‌ها را نگه دارند. 

ادامه مطلب ...