در ماهی که گذشت مشغول ترجمهی سه مقالهی عجیبغریب، عالی و دستاول بودم. این مقالهها در مورد تصاویر ترسیم شده در غارهای اروپاییِ عصر یخبندان هست. تصاویر غارهای عصر یخبندان که معمولا ما اونها رو به خاطر نقاشیهای زیبا و فوقالعادهشون میشناسیم، کار انسانهای نخستین در اروپای عصر یخبندان، در دورهی پارینهسنگی بوده؛ و نکتهی خیلی جالب اینجاست، مقالههایی که من ترجمه کردم در مورد نقاشی نیستن. بلکه در مورد نشانههای هندسی هستن که در این غارها ترسیم شدن و عموما هیچکس به اونها توجه نکرده. این مقالهها در مورد علم نشانهشناسی و تحلیل نشانههایی هست که در غارهای سرتاسر اروپا از حدود چهل تا دههزار سال قبل ترسیم شدن و هر کدوم الگوهای زمان مکانی خاص خودشون رو دارن. پژوهشگری کانادایی به نام «جنویو وُن پتزینگر» genevieve von petzinger که دکترای دیرینهشناسی هم داره، متوجه شده از بین چندصد نشانهی هندسی ترسیم شده، سیودو نشانه هستن که در طول این چهلهزار سال بر اساس الگوهایی خاص مدام تکرار شدن و سعی کرده به عنوان ابزاری برای ارتباطات، اونها رو تحلیل کنه. به نتایج شدیدا جالبی هم رسیده، یکیش مثلا این که امکان داره این نشانههای هندسی با اینکه نوشتار نیستن، ولی تلاشی برای انتقال مفهوم باشن؛ و اگه این درست باشه یعنی این نشانههای هندسی در حقیقت والدین خط و نوشتارهای نخستین تاریخی هستن. نکتهی جالب دیگه اینجاست که نشانههای هندسی غارهای عصر یخبندان در برابر نقاشیهای این غارها حدودا نسبت سی به هفتاد دارن، یعنی از صددرصد تصاویر به دست اومده که بسیاری هم خیلی جدید هستن و تازه در همین چندسال گذشته کشف شدن، تنها سیدرصد نقاشی هستن و هفتاددرصد باقی مونده نشانههای هندسی هستن که در تمام تاریخ کسی به اونها توجه نکرده. همین نکته ثابت میکنه که به احتمال بسیار زیاد تفکر و استدلال بیشتر پژوهشگران حوزه تاریخهنر، دیرینهشناسی و اسطورهشناسی در مورد تصاویر این غارهای کهن میتونه اشتباه بوده باشه؛ یا حداقل "بر اساس گفتههای بیشتر این پژوهشگران" که گفتهبودن این تصاویر جنبهی جادویی و آیینیمذهبی دارن، تنها هدف فقط این نبوده و به غیر از این، غارهای دوران سنگ برای کارهای دیگهای هم استفاده میشدن.
من این سه مقاله رو ویرایش، ترکیب و ویراستاری کردم، و در اینجا در قالب یک مقالهی واحد برای شما به اشتراک میگذارم.
(پن: امیدوارم اگه خواستید این مقاله رو کپی کنید، حتما اسم منبع «نام مترجم و آدرس وبلاگ» رو هم بنویسید. من خیلی برای ترجمهی این کار وقت گذاشتم.)
*************************************************
مقالهی دیرینه شناسی: نشانههای هندسی، پنهان شده در نقاشیسنگهای غارهای اروپا.
نویسنده: جنویو وُن پتزینگر.
مترجم: باربد. ی.
ادامه مطلب ...انسان هوشمند حداقل ۲۰۰ هزار سال عمر دارد. دیرینهشناسان این حقیقت را از روی همسانی اسکلتهایی که از حدود ۲۰۰ هزار سال قبل به دست آمده فهمیدهاند. چرا که آن اسکلتهای ۲۰۰ هزارساله از نظر شباهت، ظاهری همچون اسکلت انسان امروزی دارند. این انسانها ۸۰ هزار سال اول رفتاری همچون پیشینیان خود داشتهاند، ولی از ۱۲۰ هزار سال قبل رفتارشان تغییر کرده و همچون انسان مدرن شده است. منظور از رفتار انسان مدرن، رفتارهایی سمبلیک است؛ رفتارهایی که از آنها و ما انسان میسازد. به طور مثال رفتارهایی مانند دفن کردن اجساد؛ زیرا کهنترین گوری که دیرینهشناسان یافتهاند، مربوط به ۱۲۰ هزار سال قبل است. البته نه فقط گور، بلکه دفینههای کشف شده هم مربوط به همین زمان میشوند. ناگفته نماند درست است که شروع رفتارهای سمبلیک مربوط به این زمان میشوند، ولی اوج این رفتارها به حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار سال قبل برمیگردند؛ زمانی که انسان هوشمند را در جهشی شگفتانگیز
چندروزیه که مشغول ترجمهی یه مقالهی عجیبغریب، دستاول و عالی در مورد تصاویر به دست اومده از غارهای عصر یخبندان در اروپا هستم. این تصاویر که عموما ما اونها رو به خاطر نقاشیهای زیبا و فوقالعادهشون میشناسیم کار پدران ما در اروپای عصر یخبندان و در دورهی پارینهسنگی هست. ولی نکتهی خیلی جالب اینجاست، مقالهای که من دارم ترجمه میکنم در مورد نقاشی نیست. بلکه در مورد نشانههای هندسی هست که در این غارها ترسیم شدن و عموما هم هیچ کس به اونها توجه نکرده. این مقالهها در مورد علم نشانهشناسی و تحلیل نشانههایی هست که در غارهای سرتاسر اروپا از حدود چهل هزار سال قبل تا دههزار سال قبل ترسیم شدن و هر کدوم الگوهای زمان مکانی خاص خودشون رو دارن. پژوهشگری کانادایی به نام genevieve von petzinger که دکترای دیرینهشناسی هم داره متوجه شده از بین چندصد نشانهی هندسی ترسیم شده، سیودو نشانه هستن که در طول این چهلهزار سال بر اساس الگوهایی خاص مدام تکرار شدن و سعی کرده به عنوان ابزاری برای ارتباطات اونها رو تحلیل کنه. به نتایج شدیدا جالبی هم رسیده، یکیش مثلا این که امکان داره این نشانههای هندسی با اینکه نوشتار نیستن، ولی تلاشی برای انتقال مفهوم باشن؛ و اگه این درست باشه یعنی این نشانههای هندسی در حقیقت والدین خط و نوشتارهای نخستین تاریخی هستن. نکتهی جالب دیگه اینجاست که نشانههای هندسی غارهای عصر یخبندان در برابر نقاشیهای این غارها حدودا نسبت سی به هفتاد دارن، یعنی از صددرصد تصاویر به دست اومده که بسیاری هم خیلی جدید هستن و تازه در همین چندسال گذشته کشف شدن تنها سیدرصد نقاشی هستن و هفتاددرصد باقی مانده نشانههای هندسی هستن که در تمام تاریخ کسی به اونها توجه نکرده. همین نکته ثابت میکنه که به احتمال بسیار زیاد تفکر و استدلال بیشتر پژوهشگران حوزه تاریخهنر، دیرینهشناسی و اسطورهشناسی در مورد تصاویر این غارهای کهن میتونه اشتباه بوده باشه؛ یا حداقل "بر اساس گفتههای بیشتر این پژوهشگران" که گفتهبودن این تصاویر جنبهی جادویی و آیینیمذهبی دارن، تنها هدف فقط این نبوده و به غیر از این، غارهای دوران سنگ برای کارهای دیگه هم استفاده میشدن.
به زودی این مقاله رو در همین وبلاگ انتشار میدم...