ادامه مطلب ...
در نگارگری ایران، دیو بهعنوان موجوداتی اهریمنی در بسیاری از داستانهای شاهنامه نقشآفرینی میکند. تحلیل دیونگاریها در طول زمان میتواند موجبات شناخت شرایط فرهنگیهنری دورههای تاریخی مختلف و مکاتب نگارگری را فراهم آورد.
نگارگران در ترسیم دیو، با تکرار سنتهای بصری، صفات ظاهری مانند شکل دستوپا، نحوهی پوشش دیو، نوع زیورآلات و بهکارگیری ترکیبات نیمه انسانی نیمه حیوانی در شکل جمجمه و سیمای دیو را بهصورت اشتراکاتی تکرارشونده درآمده و درگذر زمان ویژگیهای دیوان را در نگارههای شاهنامه تا حدی به هم نزدیک کردهاند. همچنین، نگارگران در کنار پایبندی به خصوصیات دیوان در متن شاهنامه و روایات شفاهی، در مواردی سنت نگارگری و خلاقیت هنری را مقدمتر دانستهاند.صفات منفی چون خشونت و پلیدی دیو با بهرهگیری
ادامه مطلب ...
زندگینامهی دیوید لینچ: فیلمساز و هنرمند سورئالیست
دیوید لینچ یکی از کارسازترین و نوآورترین فیلمسازان زمان ماست؛ فیلمهای او به خاطر تصاویر سورئال، روایتهای رویایی و طراحی دقیق صدا شناخته میشوند. او همچنین فیلمنامهنویس، نقاش، هنرمند تجسمی، موسیقیدان، بازیگر و نویسنده است که در طول زندگی حرفهای خود، گونههای گوناگون بیان را بررسی کرده است.
سنین جوانی و تحصیل
لینچ در 20 ژانویه 1946 در میسولا، مونتانا، از پدری دانشمند پژوهشگر و مادری معلم (زبان) بهدنیا آمد. او در یک خانوادهی کوچنشین بزرگ شد که بیشتر در سراسر ایالات متحده در حال سفر بودند. او از دوران جوانی به نقاشی و هنر علاقه داشت و پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال 1964 در مدرسه هنرهای زیبای بوستون ثبتنام کرد. دیوید لینچ سپس به آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا در فیلادلفیا جابهجا شد و در آنجا
ARTIFICIAL INTELLIGENCE: MACHINE LEARNING HUMAN DREAMS
مصاحبهای با یاسمین کسکینتپه، به مناسبت برگزاری نمایشگاه هوش مصنوعی: یادگیری ماشینی رویاهای انسان.
از زمانی که ایده هوش مصنوعی مطرح شد، همواره آن را پدیدهای مخالف دنیای هنر و خلاقیت در نظر میگرفتند. چرا که هنر از اعماق وجود هنرمندانی خلق میشد که دارای حساسترین و عمیقترین عواطف انسانی بودند. فلاسفه در طول تاریخ تلاش زیادی برای فهم چگونگی کارکرد خلاقیت و خلق اثر در هنرمندان انجام دادهاند؛ بهطور مثال افلاطون پدیده خلق اثر در هنرمند را امری آسمانی، معنوی و غیرمادی میداند و باور دارد که خدایان آسمانی نیروی الهام را در انسان پرورش میدهند. نظر مقابل افلاطون، ارسطو است که درست برخلاف او هنر را یک پدیده زمینی میداند، که از تقلید علمی و درست طبیعت حاصل میشود. آنچه از باورهای متفاوت در مورد خلق هنر وجود دارد، همه در طول تاریخ بشر بر سر یک چیز باهم تفاهم داشتهاند؛ آنهم این نکته است که فناوری ماشینی، رباتیک و هوش مصنوعی نمیتواند به فرایند خلق اثر در انسان دست پیدا کند؛ چراکه آن دو از دنیاهایی کاملا متفاوت میآیند.
اکنون ولی دانش هوش مصنوعی این فاصله تاریخی را کم کرده است و برای کمک به هنرمندان و تقویت خلاقیت در آنها دستبهکار شده. به همین خاطر از ۶ نوامبر، برابر با 15 آبان در موزه بهداشت آلمان، شهر درسدن، نمایشگاهی با نام «هوش مصنوعی: یادگیری ماشینی رویاهای انسان» برگزار میشود، که به همین امر پرداخته است. این نمایشگاه که تا ۲۸ اوت سال ۲۰۲۲ «۶ شهریور ۱۴۰۱» ادامه دارد، در تلاش است از هوش مصنوعی برای کمک به هنرمندان استفاده کند تا موجب رشد خلاقیت در آنها شود. متن پیشرو مصاحبهای با یاسمین کسکینتپه به نقل از خبرگزاری خاستگاههای نوآوری [innovation origins] است که به همین مناسبت انتشار یافته.
- ایده برپایی این نمایشگاه چطور ایجاد شد؟
- این روزها هوش مصنوعی به یک بحث داغ تبدیل شده و نمایشگاه ما هم تأثیرات آن را بررسی میکند. پرسشهای اصلی نمایشگاه این است که ما در چه جاهایی باید از این فناوری استفاده کنیم و در چه جاهایی باید خط قرمز دور آن بکشیم؟ رابطه میان هنر و هوش مصنوعی چگونه دیده میشود؟ از طرفی این نمایشگاه پرسشهایی در مورد موضوع «چیستی هنر» طرح میکند؟ آیا هوش مصنوعی نیز میتواند خلاقیت داشته باشد و اثر هنری خلق کند؟ اگر آری پس تکلیف مالکیت اثر چه میشود؟ اینها همه پرسشهایی هستند که در این چند سال گذشته سر آنها بحث بود. به غیر از آن، این پرسشها نیز مطرح میشود که آیا میشود نام چیزی که هوش مصنوعی خلق میکند را هنر گذاشت؟ هوش مصنوعی چه فرآیندی طی کرده تا به خلق آن اثر رسیده؟ آیا این فرآیند با آنچه انسان بهعنوان خلاقیت انجام میدهد تفاوت دارد؟
البته بحثهای خیلی جدی در اینباره وجود دارد. بعضی از نظریهپردازان میگویند سیستمهایی که بر اساس الگوهای تکرار شونده در گذشته، یاد میگیرند و بر اساس آن الگوها چیزی میسازند با خلاقیت سروکار ندارند، چون هیچ چیز تازه و الگوی جدیدی تولید نمیکنند. اما همچنین میتوان ادعا کرد که ما انسانها نیز از گذشته درس میگیریم و در خلق اثر از منابع دیگر برداشت و اقتباس میکنیم.
- هنر همیشه بر اساس الگوهای گذشته خلق نمیشود، و در بسیاری مواقع از ناکجاآباد آثاری خلق میکند.
- دقیقا.! هوش مصنوعی به مردم این امکان را میدهد که موضوعات مختلف را با نگاه متفاوت و دیگری ببینند، یا اینکه چیزهایی را که قبلاً چنین ندیده بودند، اکنون از زاویه و با نگاه دیگری دوباره بازبینی کنند. من این فرآیند را هیجانانگیز میدانم؛ همکاری بین چیزهایی که هم انسانها در آن خوب هستند و هم هوش مصنوعی در آن خوب است. سیستمهای هوش مصنوعی ابزارهایی هستند که میتوانند کارها را به خوبی و بدون اشکال انجام دهند و آنها را به همان خوبی هم اجرا کنند؛ اما آنها نمیتوانند آن را را به چیزهای دیگر تبدیل کنند. این فقط انسانها هستند که میتوانند این کار را انجام دهند. هوش مصنوعی میتواند به ما انسانها کمک کند تا نگاه خود را به الگوهایی تغییر دهیم که قبلاً هرگز در دادهها نمیدیدیم.
- همچنین از هوش مصنوعی برای آهنگسازی نیز استفاده میشود. آیا این پایان آهنگسازی است؟ آیا این موضوع نیز بخشی از نمایشگاه است؟
- نمایشگاه دارای امکانات مختلفی است که امروزه با هوش مصنوعی امکانپذیرند، آهنگسازی هم یکی از آنهاست. در این زمینه ما با سیستم هوش مصنوعیِ باز همکاری میکنیم، یک آزمایشگاه پژوهشی از ایالاتمتحده با پروژه «جعبه موسیقی» با ما همکاری کرده تا بازدیدکنندگان بتوانند مجموعهای از آهنگهای تولید شده توسط سیستمهای هوش مصنوعی را تنظیم کنند و به آن گوش دهند. اما در اینجا این پرسش طرح میشود که آیا این خلاقیت است؟ آیا هوش مصنوعی میتواند کاری را که مجری دیگری انجام داده، او هم انجام دهد و یک آهنگ جدید عالی مردمپسند تولید کند؟ این سوال همیشه بیجواب است. از هر طرف میتوانید به آن نگاه کنید. هوش مصنوعی قطعاً میتواند الگوهای عالی برای ساختن یک اثر هنری به ما بدهد.
- آیا هوش مصنوعی تا حالا موجب پیشرفت آثار هنری شده؟
- پیشرفت تکنولوژی و هنر همیشه ارتباط تنگاتنگ و دوجانبهای با هم داشتهاند. هنرمندان در هر دورهای به کمک پژوهشهای تازه علمی ابزار جدیدی برای کار خود درست کردهاند. هوش مصنوعی هم از این قاعده جدا نیست.
- هوش مصنوعی چقدر قدمت دارد؟
- واژه هوش مصنوعی برای نخستینبار در سال ۱۹۵۶ پدیدار شد، اما آن چیز که امروز از هوش مصنوعی میبینیم یا به آن ربط میدهیم به دوران باستان برمیگردد. میل به داشتن ماشینهای هوشمند، ماشینهایی که کارهای ما را انجام دهند و یا به پرسشهای ما از زندگی پاسخ دهند همیشه وجود داشته. ده نسخه خطی و باستانی از دانشمندان و فیلسوفان دوران کهن در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده که ایدههای نخستین آنها درباره هوش مصنوعی را نشان میدهند. یک نمونه از آن طرحی است که توسط ابن رزاز جَزَری (دانشمند بغدادی قرن دوازده و سیزده ه ق)، بنیانگذار دانش رباتیک کشیده شده و طراحی او از نخستین ربات نوازنده قابل برنامهریزی انسان نما است که خودش آن را ساخته. مورد دیگر هم نظام اعداد دو در دویی گوتفرید لایبنیتس است که پایههای اساسی سیستمهای رایانهای امروز را ساخته.
- نقش هنرمندان شرکت کننده در این نمایشگاه چیست؟
- هنرمندان جهان تصویری باشکوه و چشمگیری خلق میکنند، بهوسیله این زمینهسازی جدید موضوع را بهروشی هیجانانگیز بازتعریف و دیدگاههای تازهای درباره آن بیان میکنند.
- برخی بسیار از هوش مصنوعی میترسند. آیا این نمایشگاه میتواند راهی برای از بین بردن این ترس پیدا کند؟
- امیدوارم این اتفاق بیافتد، زیرا ما دقیقا بنیان آن را بررسی میکنیم. و تلاش داریم ببینیم فناوری در راستای از بین بردن این ترس چطور کار میکند. این افسونگری و جادو نیست. هوش مصنوعی چیزی نیست به غیر از بندهای مختلف، دادهها و الگوریتم. فعلا هوش مصنوعی خیلی ضعیف است و از آن تنها برای موارد خاص استفاده میشود. این فناوری هنوز راه درازی در پیش دارد تا به ظرفیت و تواناییهای کامل یک انسان برسد، آنچیزی که فعلا فقط در داستانهای علمی-تخیلی میبینینم.
تصویر نخستین ربات نوازندهی قابل برنامهریزی انسان نما، اختراع جزری؛ در مصاحبه به آن اشاره میکند. این وسیله با انرژی آب کار میکرده.
ادامه مطلب ...قسمت دوم:
داشتم با خودم فکر میکردم، چرا اصلا ما ایرانیها باید از نگارگری بدونیم.؟ مهمترین دلیل اینجاست که نگارگری و خطاطی مادر تمام هنرهای ایرانی به حساب میان، و بخش بزرگی «بزرگترین بخش» از فرهنگ و هویت ما رو در دل خودشون جا دادن. به غیر از این، نگارگری همراهِ بههم پیوستهی تاریخ ایران بوده و تا تاریخ نگارگری رو ندونیم، مثل این میمونه که تاریخ ایران رو نمیدونیم.! به خاطر همین با مطالعهی تاریخِ هنرِ نگارگری میفهمیم که در طول هزاران سال گذشته، چه بر سر کشور و مملکتمون اومده.! چقدر از هویت ما رو دزد برده و چقدر از دارایی ما رو جعل کردن.! حتی در کجای تاریخ چندهزار نفر ایرانی، با بیرحمی تمام به دست فلان حملهکنندهی خارجی کشتار شدن.!
و اما ادامهی مقاله...
مکتب بغداد که به مکتب بینالمللی عباسی نیز مشهور است، در پایتخت عباسیان "بغداد" شکل گرفت و تا ۵ قرن ادامه داشت. عنوان کلی مکتب عباسی، برای شیوههای مختلف مصورسازی کتاب در شهرهای بغداد، موصل، کوفه و واسط به کار برده میشود. این مکتب بیشترین تاثیر را از هنر ساسانی و بیزانس برد. نقاشیهای این مکتب بسیار سادهاند. از خصوصیات نگارههای این دوره آن است، که نقشها، شکل جانوران و اشخاص قدر درشتتر ترسیم شده، و اندامها مشخص و صریح، طرح شدهاند. در مجالس رنگ زمینه یا اصلاً نیست یا بسیار اجمالی است. رنگهایی که در نگارهها به کار رفته است، معدود اما تناسب آنها با یکدیگر بسیار دقیق و لطیف صورت گرفته. چهره ی افراد به نژاد سامی (عربی) تعلق دارد، اما نفوذ شایان توجه هنرمندان بیزانسی و روم شرقی را نیز، در این تصاویر می توان مشاهده کرد. جامهها و لباسهای مسیحی را با همان چینهای متعدد و سنگین به شیوهی نقاشیهای بیزانسی و گاهی نیز ترکیببندی پیکرهها را میتوان در آثار مسیحی بازشناخت. معمولاً تعداد محدود پیکرهی انسانی و شاخ و گل در این آثار وجود دارد. کتابهای نگارگری شده در این دوره معمولاً کتابهای علمی و کتابهای شعر و حکایت
ادامه مطلب ...قسمت نخست:
چند روز پیش داشتم مقالهای میخوندم که در اون هرجا میخواست در مورد نگارگریایرانی حرف بزنه به جای واژهی نگارگری از مینیاتور استفاده میکرد. از اونجایی که مقالهرو یه دکترای پژوهش هنر نوشته بود، خیلی برام سنگین اومد که این سونامی بیسوادی از کجا ریشه میگیره. به خاطر همین هم به خودم گفتم حتما باید یه مقاله در مورد نگارگری بنویسم. قبل از این که مقاله رو شروع کنم، قبل از هرچیز در مقدمه باید بگم که مینیاتور با نگارگری از زمین تا آسمون فرقشه.! به طور کلی به نقاشیهای مینیمالیستی که اروپاییهای مسیحی در کتابهای دورهی قرونوسطی ترسیم میکردن مینیاتور میگن، «و بعضی معتقدن که این واژه از واژهی "مینینیچر" به معنی طبیعت کوچک شده اومده.» این نقاشیکتابها که مخصوص دورهای خاص «قرون وسطی و رنسانس» و کتابهایی خاص «معمولا کتابهای ادبی و مذهبی این دوره» هستن به این خاطر به مینیاتور معروفن که حداقل در طرحهای اولیه نقاش دورهی قرون وسطی به نوعی یک طبیعت خلاصه شده رو میکشیده. بعدا در دورانی که اروپاییها شروع به مسافرت رفتن کردن، و چه از جادهی ابریشم و چه از دریا به ایران رسیدن، وقتی کتابهای ایرانی «مخصوصا کتابهای ادبی» رو مطالعه کردن با نگارگری در این کتابها روبرو شدن؛ پس درنتیجه از روی عادت به نگارگریهای اینکتابها، به اشتباه گفتن مینیاتور.! از اونجایی که ما ایرانیها کاملا کورکورانه، بدون مطالعه و پژوهش و معمولا از روی جهل از روی کارهای فرنگیها تقلید میکنیم این شد که از این یکی هم تقلید کردیم و به نگارگری گفتیم مینیاتور.! به هرحال این شما و این هم مقدمهای بر نگارگری ایران:
نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور هم خوانده میشود، شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (همچون شاهنامهها، ورقهوگلشاه، کلیلهودمنه، سمکعیار، و...) علمیوفنی (التریاق، الادویهالمفرده، الاغانی و...)، تاریخی (جامعالتواریخ و...) و همچنین، برخی کتب مذهبی همچون، خاوراننامه میباشد. نگارگری ایرانی عموما از قرن 3 هـ. ش به بعد ظاهر شناخته شدهی خودش را یافت و دارای شاعرانگی خاص خود در تصویر است. مکاتب نگارگری ایران بر اساس تاریخ به وجود آمدنشان به این دستهها تقسیم میشوند: 1- مکتب سلجوقی «قرن چهارم خورشیدی». 2- مکتب بغداد (عباسی) «از قرن دوم تا هفتم خورشیدی». 3- مکتب تبریزِ اول (مغول) «قرن هفت و هشت خورشیدی». 4-مکتب شیرازِ اول «قرن هشتم خورشیدی». 5- مکتب جلایری «قرن هشتم و نهم خورشیدی». 6- مکتب شیرازِ دوم «قرن نهم خورشیدی». 7- مکتب هرات «قرن نهم و دهم خورشیدی». 8- مکتب بخارا «قرن دهم خورشیدی». 9- مکتب قزوین «قرن دهم خورشیدی». 10- مکتب تبریز دوم «نیمهی اول قرن دهم خورشیدی». 11- مکتب اصفهان «نیمهی دوم قرن دهم و یازدهم خورشیدی». 12- مکتب زند و قاجار «قرن دوازده خورشیدی» (طاووسی، 1390، 17)
در امتداد تاریخ هنر ایران جای هنر نقاشی به طور بیسابقه ای خالی است. برعکس بقیهی کشورها – چه در منطقهی اروپا و چه در آسیای شرقی – در ایران پژوهشگر تاریخ هنر به ندرت با هنر نقاشی روبرو میشود و آنچه که از هنر نقاشی با آن برخورد میکند، ناپیوسته و در دورههای تاریخی مختلف مقطع مقطع است. این جای خالی در ایران با هنر نگارگری جایگزین شده و اگر چه شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اجازه رشد نقاشی را نداده، ولی هنر نگارگری به جای آن پیوسته رشد داشته و به غیر از مواردی چند که به خاطر حمله های ویران کننده نیروهای خارجی هنر ایرانی با وقفه روبرو شده، نگارگری به رشد