باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...
باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...

داستان کوتاه نامه‌ها.

    
داستان کوتاهی نوشتم به نام "نامه‌ها" که بی‌شباهت به داستان‌های مکتب سورئال نیست. اگر ایزد هنر و خلاقیت اجازه بده در آینده و به زودی دنباله‌ی این داستان رو هم می‌نویسم. ولی فعلا به این داستان به دیده‌ی یک اثر مستقل نگاه کنید. بخونید و امیدوارم که ازش لذت ببرید.

********************************

از خواب پریدم. همین حالا... تاریکی تقریبا از بین رفته و صدای گند گنجشک‌ها را می‌شود شنید. مهم از خواب پریدن نیست. مهم این است که داشتم خواب می‌دیدم و در آن لحظات لذت بخش خواب و رویا شناور بودم. حتما تو هم حس کرده‌ای، وقتی که آدم از خواب می‌پرد، زمانی که رویای لذت بخشی ببیند تا چند دقیقه بعد از آن، آن حس عجیب رویایی را با خود به همراه خواهد داشت. دلیل این که این نامه را برای تو می‌نویسم این است که تو هم در خوابم بودی. مشکل من این است که رویاهایی که می‌بینم اصلا مثل رویاهای بقیه‌ی آدم‌ها نیست. رویاهای من مثل اسطوره، افسانه، فیلم، داستان یا تئاتر هستند. رویای امشب من هم فضایی مثل یک فیلم پیشرو داشت. فضایی سایبر پانک. فضایی مثل فیلم‌های نئو نوار. در خوابم من 50 سال دیگر، در ژاپن بودم؛ در یک برج بلند؛ در طبقه‌ی پانزدهم یا شاید بیشتر. آن برج برای یک شرکت تحقیقاتی - پژوهشی بود که کاراگاه استخدام می‌کرد. آن شرکت کارش همین بود... پژوهش روی سوژه‌های مختلف و آن سوژه‌ها، دیگر انسان‌ها بودند. درست به خاطر ندارم، ولی فکر کنم قرار بود یک سونامی بزرگ در حد آسمانی بیاید و همه چیز را نابود کند. 
ظاهرا کسی باعث به وجود آمدن این سونامی می‌شد و شرکت باید آن را زودتر از فاجعه پیدا می کرد. 
ادامه مطلب ...