باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...
باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

باربدنامه (پژوهش و یادداشت)

پژوهش‌ها و یادداشت‌های من در زمینه‌های فرهنگ (هنر و ادبیات)، هنر و ادبیاتِ دراماتیک، انسان‌شناسی و اسطوره...

چگونگی شکل‌گیری "پرفورمنس آرت" در دوران مدرن.

همون‌طور که قبلا هم گفته شد، در این دو نوشتار «پست قبلی و این پست» به موضوع پرفورمنس آرت یا هنر اجرا می‌پردازم. در نوشتار قبلی بیشتر به چگونگی کارکرد مفهوم پرفورمنس در اندیشه‌های مکتب مدرنیسم پرداختیم، ولی در این نوشتار می‌خوام به چگونگی شکل‌گیری و تاریخچه‌ی هنر اجرا در دوران مدرن و جهان مدرنیسم بپردازم.

(همون‌طور که قبلا هم گفتم از نوشتن منابع خودداری می‌کنم ولی برای مطالعه‌ی بیشتر اگه بهم پیام بدید حتما بهتون منابعی جهت مطالعه معرفی می‌کنم.)

اسم این مقاله هست: چگونگی شکل‌گیری "پرفورمنس آرت" در دوران مدرن.




برای درک این موضوع قبل از هر چیز باید به بررسی "مکتب مدرنیسم" و هنرمندانی که به عنوان "مدرنیست" معروف بودند بپردازیم. منظور از مدرنیست‌ها هنرمندانی بودند که زمینه‌ی از هم گسیختن چارچوب‌های سنتی اجرا در قرن بیستم را ایجاد کردند؛ برای مثال فوتوریست‌های ایتالیایی قبل از آنکه ایده‌های‌شان را در نقاشی و مجسمه‌سازی باز آفرینی کنند به پرفورمنس روی آوردند. دادائیست‌های زوریخ نیز پیش از پرداختن به موضوعات دادائیستی شاعر و پرفورمر بودند. پاریسی‌هایی که مانیفیست سورئال را تنظیم کردند، حدود شش سال پیش از آن که به ایده‌هایشان جامه‌ی عمل بپوشانند شاعر، نویسنده و پرفورمر بودند. این هنرمندان در اغلب موارد به پرفورمنس به عنوان وسیله‌ای برای دستیابی به مخاطبان بیشتر و دگرگون ساختن دیدگاه‌های عموم نسبت به هنر، زندگی و فرهنگ روی آوردند. «منظور از واژه‌ی پرفورمنس در اینجا و در این دوران، همان معنای کاربردی و همگانی کلمه یعنی "اجرا" و "اجرا کردن" است.»

هنرمندان مدرن اهمیت موسسات هنری را انکار کردند و بر پیوستگی و اتحاد با قشر کارگر در برابر جامعه بورژوایی تأکید می‌کردند. مدرنیسم یک سبک هنری سرشار از نوآوری تعریف شد، اما ضمناً در جستجوی هنری با انگیزه‌های سیاسی بود که می‌کوشید قلمروی خود مختار هنر را در هم گسیخته و به واسطه تعهدش به مسائل سیاسی و اجتماعی آن را به جامعه وابسته‌تر سازد.

در مدرنیسم تناقض قابل توجهی به چشم می‌خورد، از یک سو دوری از مسائل سیاسی و تاکید بر زیبایی‌شناسی و از سوی دیگر توجه به آن و تاکیدش بر ارتباط میان هنر و جامعه بود.

هنرمندان پرفورمنس میراث تاریخی اروپای مدرن را با دیدگاهی واقع گرایانه به سوی هنر، اجتماع و سیاست هدایت کردند. هنر تنها به وسیله یکپارچگی‌اش با اجتماع سیاسی می‌شد و بدین گونه اجتماع و سیاست‌ مدرن پلی بین هنر و زندگی است.

هنر پرفورمنس با فوتوریسم شناخته و شروع شد و مجدداً توسط هنرمندان جنبش دادائیسم روی کار آمد. این جنبش‌های هنری ترکیبی از تکنیک‌های نوشته‌های خودکار با اجراهای بی‌معنی، موزیک‌های پر سر و صدا، ضد زیبایی‌شناسی معمول و همراه با فعالیت‌های زنده بودند که اعتراضات عمومی را به همراه داشتند. 

ادامه مطلب ...